در شماره 69 و 70 ماهنامهی کتاب ماه هنر یادداشتی از مرحوم دکتر مظفر بختیار با عنوان «سند اجازه در خوشنویسی» به چاپ رسیده است که در ادامه به بخشی از این یادداشت میپردازیم. در این مقاله سعی شده ابعاد نگاه نگارنده این یادداشت مورد بررسی قرار گیرد.
دکتر بختیار معتقد است رسم اجازهدهی و اجازهستانی (استجازه) که به منزلت دریافت دانشنامه و احراز درجات علمی در نظامهای کنونی دانشگاهی است از مهمترین سنتها و پدیدههای فرهنگی در حوزههای فقاهتی و ادبی و در میان رجال اخبار بوده است. با آنکه بر حسب ضرورت دریافت اجازه در حدیث و رشتههای علوم دینی بیشتر رایج بوده به تقریب تحصیل انواع اجازات در همه تخصصهای علمی و احیاناً هنری که نیاز به آموزش منظم و تعلم و تدرس نزد استادان ورزیده داشته متداول بوده است.
ایشان در ادامه میافزاید که دادن و ستدن این اجازات البته فقط در حوزهی علم وادب مرسوم نبوده است، محترفه و پیشهوران هم در مرحلهی تبرز و چیرهدستی درحرفههایی که به شاگردی و دستورزی نیاز داشته طی مراسمی که ریشههای باستانی و کهن دارد از سوی نقیبان و بابایان و سران اصناف خودگونهای اجازهی کار دریافت میداشتند. درآیین اجازه یافتن کارورزان برای درآمدن به جرگهی استادکاران که به خصوص در بسیاری از متون فتوت و برخی از کتب و رسائل مربوط به حسبه از آن یاد شده است داوطلب به همان سیرهی مشیخهها پیش کسوتان و «ولی» پیشهی خود را که به تناسب هر صناعت و حرفه به یکی از پیشوایان دین یا مقدسین منتهی میشود برمیشمرده است. البته در مواردی هم به پیشهوران هنرورز رخصتنامه از سوی استادکاران با گواهی قاضی شهر و تسجیل کدخدایان و وجوه مردم داده میشده است.
درتاریخ خوشنویسی هم بین خطاطان عثمانی اجازهگیری به صورت یک سنت درآمده بود. در رقمهای این خوشنویسان– به خصوص در لوحهها و کتیبهها– ذکر این گونه استیذانها به تکرار دیده میشود. اما این روش در فرهنگ خوشنویسی ایرانیان متداول نبوده، هرچند برخی استادان بزرگ اجازات شفاهی به شاگردان خود دادهاند. همچنان که اجازههای علمی نیز در گذشته همیشه به صورت نوشته نبوده، گاه به اقرار شیخ اجازه (مجیر) کفایت و اعتماد میشده است. اجازههایی هم که استادان خوشنویس عثمانی میدادند در واقع رخصت ترقیم (امضاء) اثر بود که از سوی استاد به شاگرد منتهی داده میشد و گرنه این گونه امور اعتباری به خصوص در هنر، چیزی را مسلم نمیدارد و به قول خواجگان نقشبند «از سلسله کسی به جایی نرسد» زیرا در عرصهی هنر و به خصوص خوشنویسی هر سطر نوشته، به تنهایی مایهی کار و حد توانایی پدیدآورندهی خود را در یک نگاه براهل شناخت نمایان میسازد.
باری، این گونه اسناد اجازه که شامل اطلاعات ارزنده در باب سلسله اساتید و خلفا و مشایخ این فن و حافظان و میراثداران هنر خوشنویسی است کمیاب است و چون تدوین و گردآوری آنها معمول نبوده غالباً از بین رفته است. مصطفی حلمی (1266 ق) در مجموعهای که فراهم آورده و یگانه نسخه آن در کتابخانهی موقوفهی علی امیری (ش 134) در ترکیه نگهداری میشود و عکس آن در اختیار کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است سند چند اجازه را نقل کرده که از لحاظ مطالعه ی فرهنگ و تاریخ خوشنویسی بسیار ارزنده است. این اسناد اگر در نوع خود منحصر نباشد دست یافتن به نظائر آنها آسان نتواند بود.
حلمی حکاکزاده همچنین متن نیایش و دعای اذن اجازه را هم در کتاب خود آورده که نمودار شکرانهی هنروز از این موهبت الهی و سپاسداری از استادان سلف است و نیز قداست و ارزش والای معنوی است که هنر شریف خوشنویسی در جامعه داشته است.
راهنمای مجموعهداران آثار خوشنویسی اسلامی
رومائین پینگانواد هنرمند هندی در خصوص تجربه خود از آثار و نسخ خطی که به تازگی به فروش رفته است می گوید.
نگاهی گذرا به تاریخ خوشنویسی ایران از آغاز تا کنون
تا دو قرن بعد از اسلام نیز خط به همان شکل ابتدایی خود بهکار میرفت تا اینکه ایرانیها برای اولین بار در پی تحول در...